۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۲

روی او بی نقاب خوش باشد
بی نقاب آفتاب خوش باشد

طره دلکشش که دام بلاست
سنبل آسا بتاب خوش باشد

چشم مستش که فتنه جانهاست
همچو نرگس بخواب خوش باشد

جان حجابست وصل جانان را
وصل او بی حجاب خوش باشد

طلعتش آفتاب و خط سایه
سایه آفتاب خوش باشد

دل حباب است و عشق آب حیات
سوز آب این حیات خوش باشد

دلق طامات و خرقه پرهیز
هر دو رهن شراب خوش باشد

تا نباشد عتاب لطفی نیست
لطف او با عتاب خوش باشد

گوش جان چون صدف ز گفتارش
پر ز در خوشاب خوش باشد

بر در میکده چو نور علی
اوفتادن خراب خوش باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.