۹۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۱۶

تا می صاف بمیخانه صفا خواهد بود
سرما خاک در میکده ها خواهد بود

کی شود جمع پریشانی خاطر ما را
تا سر زلف تو بر دست صبا خواهد بود

گر چنین سرو قد یار کند جلوه گری
همه جا جامه جان چاک قبا خواهد بود

میروم از پی آن قافله با ناله و آه
تا بگوش دلم آواز درا خواهد بود

مطرب عشق گر اینگونه نوازد دف و چنگ
عاشقان را همه جا ساز و نوا خواهد بود

تا کشد گنج بقا رخت بویرانه دل
خانه تن بسر سیل فنا خواهد بود

گر چنین نور علی جلوه نماید در دل
دل تجلی گه انوار خدا خواهد بود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۱۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.