هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از رسیدن یار و پایان دوران هجران سخن می‌گوید. با استفاده از استعاره‌هایی مانند یوسف و کنعان، صبح وصل، و نور علی، شاعر به ظهور موعود و پایان رنج‌ها اشاره می‌کند. همچنین، در ابیاتی به ستایش معشوق و خدمت به سلطان پرداخته شده است.
رده سنی: 15+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و استعاره‌های عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی اشارات مذهبی و عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۲۰

مژده ای دل پیک جانان میرسد
کشتگان عشق را جان میرسد

غم مخور کان یوسف گمگشته باز
اینک اینک سوی کنعان میرسد

صبح وصل آمد شب هجران گذشت
درد بیدرمان بدرمان میرسد

جوی اشگ از دیده هر سو کن روان
کانسهی سرو خرامان میرسد

کسب جمعیت چه جوئی از صبا
یار با زلف پریشان میرسد

سربنه اندر کف وزن بر کمر
دامن خدمت که سلطان میرسد

جلوه گر شد در جهان نور علی
آصف ملک سلیمان میرسد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.