۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۲۹

ساقیم باز مجلس آرا شد
در لب لعل باده پیما شد

از رخش تافت در دلم عکسی
دل ز عکس رخش مصفا شد

عشقش آمد در خزانه گشود
نقد گنج خفا هویدا شد

جام گیتی نما بدستم داد
هرچه بود و نبود پیدا شد

گاه خالد شد و گهی سلمی
گاه مجنون شد گاه لیلی شد

حسن خود را ز دیده وامق
ناظر اندر عذار عذرا شد

تافت نور علی ز رخسارش
روشنی بخش چشم بینا شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.