هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به ستایش معشوق و بیان احساسات شاعر میپردازد. شاعر از جمال معشوق، سمند او، زلفش و مهرش سخن میگوید و احساسات خود را با عباراتی پراحساس و پررمز و راز بیان میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و استعارههای پیچیده است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۱۳۳
ما را که جمال فتح از جبهه مبین باشد
بر خاتم فیروزی لعل تو نگین باشد
یکران فلک دیده تا نعل سمند تو
ماه نوش از حسرت شه داغ سرین باشد
جز شاهسوار من آنمهر جهان پیما
خورشید ندیده کس در خانه زین باشد
با خلد برین باری کارش نبود آری
جان را که سر کویت چون خلد برین باشد
از چین سر زلفت هر نفحه که برخیزد
ما را بمشام جان چون نافه چین باشد
فردا که شود محشر از خاک برآرم سر
وز مهر توام نقشی بر لوح جبین باشد
آنرا که بدل چون من شد نور علی روشن
روشن ز دلش لاشک انوار یقین باشد
بر خاتم فیروزی لعل تو نگین باشد
یکران فلک دیده تا نعل سمند تو
ماه نوش از حسرت شه داغ سرین باشد
جز شاهسوار من آنمهر جهان پیما
خورشید ندیده کس در خانه زین باشد
با خلد برین باری کارش نبود آری
جان را که سر کویت چون خلد برین باشد
از چین سر زلفت هر نفحه که برخیزد
ما را بمشام جان چون نافه چین باشد
فردا که شود محشر از خاک برآرم سر
وز مهر توام نقشی بر لوح جبین باشد
آنرا که بدل چون من شد نور علی روشن
روشن ز دلش لاشک انوار یقین باشد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.