۱۵۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۴۲

دلم شد جلوه گاه آتش طور
تجلی حسنه فی معدن النور

کسی کز دار هستی گشت فانی
اناالحق میسراید همچو منصور

برآمد در نظر چون عکس دلدار
درون پرده جان گشت مستور

اگر چه خانه تن گشت ویران
ولیکن بیت قلبی فیه معمور

بیاساقی بده آنجام باقی
که گردد عشق مست و عقل مخمور

بهر سوئیکه گردد دیده ناظر
نیامد در نظر غیر تو منظور

مگر نور علی گردیده ظاهر
که بینم عالمیرا مظهر نور
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.