هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولوی بیانگر تجربهی عارفانه و عشق الهی است. شاعر از فنا در هستی، تجلی نور حق، و مستی عشق سخن میگوید. او اشاره میکند که با نابودی خانهی تن، خانهی قلب آباد میشود و تنها معشوق (خدا) در نظر جلوه میکند. همچنین، به ظهور نور علی(ع) و تجلی نور الهی در عالم اشاره دارد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی مضامین مانند فنا در هستی و مستی عشق نیاز به بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۱۴۲
دلم شد جلوه گاه آتش طور
تجلی حسنه فی معدن النور
کسی کز دار هستی گشت فانی
اناالحق میسراید همچو منصور
برآمد در نظر چون عکس دلدار
درون پرده جان گشت مستور
اگر چه خانه تن گشت ویران
ولیکن بیت قلبی فیه معمور
بیاساقی بده آنجام باقی
که گردد عشق مست و عقل مخمور
بهر سوئیکه گردد دیده ناظر
نیامد در نظر غیر تو منظور
مگر نور علی گردیده ظاهر
که بینم عالمیرا مظهر نور
تجلی حسنه فی معدن النور
کسی کز دار هستی گشت فانی
اناالحق میسراید همچو منصور
برآمد در نظر چون عکس دلدار
درون پرده جان گشت مستور
اگر چه خانه تن گشت ویران
ولیکن بیت قلبی فیه معمور
بیاساقی بده آنجام باقی
که گردد عشق مست و عقل مخمور
بهر سوئیکه گردد دیده ناظر
نیامد در نظر غیر تو منظور
مگر نور علی گردیده ظاهر
که بینم عالمیرا مظهر نور
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۴۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.