هوش مصنوعی:
این شعر عرفانی از مولانا بیانگر اهمیت توبه و اخلاص در رسیدن به حقیقت و معرفت است. شاعر از رهایی از فریب دنیا، نیاز به پاکی درون برای دیدن چهره فتح، و ارزش والای عشق و معرفت سخن میگوید. همچنین، اشارهای به جایگاه زاهد و عامه در برابر خواص دارد و تأکید میکند که ارزش نقد وجود انسان با گذشت زمان کاهش نمییابد. در پایان، شاعر از تجربه عرفانی خود در بزم فلک و نور علی(ع) سخن میگوید.
رده سنی:
16+
محتوا دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی نیاز دارد. همچنین، برخی اصطلاحات و اشارات تاریخی/مذهبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۱۷۹
نقد دل جز بتوبه اخلاص
کی شود از غش زمانه خلاص
چهره فتح اگر مبین خواهی
پرده بگشای از رخ اخلاص
تا بیابی در حقیقت را
شو بدریای معرفت غواص
زاهد آن جامرو که باری نیست
عامیان را به بارگاه خواص
نقد ما را عیار کم نشود
گر گذارند صد رهش بخلاص
هر شبم تا سحر ببزم فلک
زهره خنیاگر است و مه رقاص
دل چو روشن شدم ز نور علی
شد ببزم حضور خاص الخاص
کی شود از غش زمانه خلاص
چهره فتح اگر مبین خواهی
پرده بگشای از رخ اخلاص
تا بیابی در حقیقت را
شو بدریای معرفت غواص
زاهد آن جامرو که باری نیست
عامیان را به بارگاه خواص
نقد ما را عیار کم نشود
گر گذارند صد رهش بخلاص
هر شبم تا سحر ببزم فلک
زهره خنیاگر است و مه رقاص
دل چو روشن شدم ز نور علی
شد ببزم حضور خاص الخاص
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۷۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.