۹۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۸۳

این عکس ساقیست در جام ساطع
یا گشته مهری از باده طالع

تا سوزدم جان آمد بجولان
آتش عنانی چون برق لامع

زلفت که جمعی کرده پریشان
آشفتگان را گردیده جامع

جویای وصلت ترسا و صوفی
هم در کلیسا هم در صوامع

بر دیده یار گردیده ما را
از صنع پیدا اسرار صانع

بنموده در دل حل مسائل
عشقت که آمد برهان قاطع

نور علی را مرآت خود کن
تا بازیابی سر صنایع
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.