هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق به شراب و مستی به عنوان راهی برای رهایی روح سخن می‌گوید. او خود را غلام همتی می‌داند که مانند پیامبران عمل می‌کند. همچنین، به انتقاد از زاهدان و دنیای مدرسه و خانقاه می‌پردازد و تأکید می‌کند که بدون نور علی (ع)، درک جمال الهی ممکن نیست.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و انتقادی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مصرف شراب و مفاهیم پیچیده عرفانی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۸۹

ساقیا کو باده چون سلسبیل
تا شوم مست و کنم جان را سبیل

من غلام همت آنم که او
کار پیغمبر کند بی جبرئیل

نیست با کم ز آتش نمرودیان
گر بسوزانندم از کین چون خلیل

طبل فرعونی چه کوبد زاهدا
غافلی غافل تو از بانگ رحیل

جز کفن با خود نبرده زیر خاک
آنکه زد تخت شهی بر پشت پیل

نیست اندر خانقاه و مدرسه
حاصلی جز آه و واه و قال و قیل

تا نتابد در دلت نور علی
کی بدل بینی جمال آن جمیل
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۹۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.