هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از مولانا بیانگر دیدگاه شاعر دربارهٔ عشق الهی و تأثیر آن بر زندگی انسان است. شاعر با استفاده از استعاره‌هایی مانند نور، کیمیا، و گوهر، به توصیف حالات روحانی و معنوی خود می‌پردازد. او اشاره می‌کند که با وجود نداشتن ثروت مادی، گنجینه‌ای از اشک‌های ارزشمند و عشق الهی دارد. همچنین، شاعر تأکید می‌کند که عشق به معشوق (خدا) تمام وجودش را فرا گرفته و هیچ فکر دیگری در سر ندارد.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و استعاره‌های پیچیده در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات عرفانی و اصطلاحات خاص آن دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

شمارهٔ ۲۰۹

نور رویش چو در نظر داریم
نظر کیمیا اثر داریم

روز و شب از غبار درگاهش
کحل بینائی بصر داریم

بهر مهمانی غمش برخوان
خوش کباب دل و جگر داریم

گر نداریم سیم و زر در کف
اشگ سیمین و رنگ زر داریم

غیر دلجوئی سراپایش
کی بدل فکر پاو سر داریم

ز اشک گوهرفشان ببحرغمش
دامن و جیب پر گهر داریم

همچو نور علی ز باده عشق
هر زمان نشاه دگر داریم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۰۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.