هوش مصنوعی: این شعر بیانگر عشق و ارادت مریدان به سید خود است، با وجود فقر و درویشی، خود را پادشاه می‌دانند. آن‌ها سالکان راه حق هستند و گاهی پیشرو و گاهی پیرو. درد هجران را با وصل درمان می‌کنند و از تعلقات دنیوی آزادند. زاهد را به خاطر توجه به کم و بیش نکوهش می‌کنند و خود را از قید این امور رها می‌دانند. تنها به اندیشهٔ معشوق می‌اندیشند و مانند نور علی (ع) بر کرسی فقر تکیه زده‌اند و تاجداران راه عدالت هستند.
رده سنی: 16+ محتوا دارای مفاهیم عرفانی و عمیق است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات عرفانی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات خاص عرفانی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم باشد.

شمارهٔ ۲۱۴

ما مریدان سید خویشیم
پادشاهیم اگر چه درویشیم

سالکان مسالک حق را
گه بدنبال و گاه در پیشیم

سینه ریشان درد هجران را
داروی وصل و مرهم ریشیم

رسته از ریش و سرقلندروار
نه چو تو در پی سر و ریشیم

زاهد از بیش و کم چه میجوئی
مطلق از قید هر کم و بیشیم

غیر اندیشه سراپایش
هرگز از پا و سر نیندیشیم

همچو نور علی بکرسی فقر
تاجداران معدلت کیشیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۱۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۱۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.