۹۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۱

بهر آئینه چون پیدا تو باشی
ز چشم ما بخود بینا تو باشی

منم در هر صدف آن در نایاب
دو عالم قطره و دریا تو باشی

چه بودم من حجاب اندر میانه
برفتم از میان من تا تو باشی

بصورت من چه مینا و تو چون می
بمعنی هم می و مینا تو باشی

اگر چه تو نهانی از نظرها
ولی در هر نظر پیدا تو باشی

شدی چون فارغ از هر اسم و معنی
مسمای همه اسما تو باشی

عیان نور علی را گربه بینی
یقین یکتای بیهمتا تو باشی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.