هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و زیبایی معشوق خود سخن میگوید و از تأثیر عمیق این عشق بر روح و جان خود مینالد. او از هجران و دوری معشوق شکایت دارد، اما در عین حال، مهر و محبت او را نیز ستایش میکند. شاعر از زیبایی و جمال معشوق چنان متأثر است که جهان را در سایهٔ روی او میبیند و هر ذره را راهی به سوی وصال او میداند. زبانش از توصیف این عشق و زیبایی عاجز است و دلش در پر و بال طاووس حسن معشوق گم شده است. در نهایت، شاعر از رحمت و فیض معشوق سخن میگوید و از نور تجلی او در دل خود یاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عرفانی و عاشقانهٔ عمیق است که درک آن ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی دارد.
شمارهٔ ۴
نموده رخش تا جمالی مرا
بدل بسته نقش خیالی مرا
ز هجرش چه نالم که مهرش نمود
زهر ذره راه وصالی مرا
نماید جهان جمله پیش نظر
ز خورشید رویش ظلالی مرا
زبان را چه یارا که گوید جواب
کند از لبش گر سؤالی مرا
ز طاوس حسنش چگویم که دل
ز کف برده پر و بالی مرا
دراین پرده نقش دو کون از رخش
بود در نظر خط و خالی مرا
چه کم گردد از کوثر رحمتش
بکام ار بریزد زلالی مرا
چه نور از تجلی نورش بدل
رسد هر نفس طرفه حالی مرا
بدل بسته نقش خیالی مرا
ز هجرش چه نالم که مهرش نمود
زهر ذره راه وصالی مرا
نماید جهان جمله پیش نظر
ز خورشید رویش ظلالی مرا
زبان را چه یارا که گوید جواب
کند از لبش گر سؤالی مرا
ز طاوس حسنش چگویم که دل
ز کف برده پر و بالی مرا
دراین پرده نقش دو کون از رخش
بود در نظر خط و خالی مرا
چه کم گردد از کوثر رحمتش
بکام ار بریزد زلالی مرا
چه نور از تجلی نورش بدل
رسد هر نفس طرفه حالی مرا
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.