هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عارفانه است که به موضوعاتی مانند دوری معشوق، نیاز به وصال، زیبایی و جمال، و درد فراق می‌پردازد. شاعر از معشوقی می‌گوید که با وجود دوری، هنوز هم تنها او را می‌خواهد. همچنین، اشاره‌هایی به داستان‌های عاشقانه مانند یوسف و زلیخا و وامق و عذرا دارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عارفانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از اشارات تاریخی و ادبی نیاز به دانش پیش‌زمینه دارد.

شمارهٔ ۷

اگر چه رفتی و کشتی ز دوریت ما را
بیا که جز تو نخواهیم خونبها یارا

نظر ز صورت زیبا بگو بپوشاند
کسیکه گفت بپوشان جمال زیبا را

بجز نیاز ز رعنا قدان نخواهی دید
اگر بناز دهی جلوه قد رعنا را

کسیکه کشتی آسودگی بساحل راند
هراس و وهم چه داند غریق دریا را

اگر چه فرقت یوسف ز غصه کردش پیر
دوباره ساخت جوان وصل او زلیخا را

همان ربود دل و دین ز وامق بیدل
که داد حسن و بلاغت عذار عذرا را

نظر ز دیده خالد هم او کند بر خویش
که ساخت آینه روی خویش سلما را

گرم ز دست نیاید که بوسم او را دست
چه نور به که زنم بوسه آن کف پا را
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.