هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه به توصیف معشوق و جذابیتهای او میپردازد. شاعر معشوق را قبلهگاه جان خود میداند و تمام زیباییهای جهان را بازتابی از روی نیکوی او میشمرد. او از عشق عمیق خود سخن میگوید و حتی بهشت و نعمات آن را در برابر عشق معشوق ناچیز میداند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۴۳
مرا قبله جان کنون روی اوست
که محراب دل طاق ابروی اوست
بدیدار بیت الحرامش چکار
کسیرا که دل کعبه کوی اوست
سراسر جهان و در او هر چه هست
یکی جلوه از روی نیکوی اوست
عبیر بهشتی و مشک تتار
همه نافه چین گیسوی اوست
فریبم بطوبی مده زاهدا
که طوبی من قد دلجوی اوست
برد پنجه کی دست چو بین عقل
ز عشقی که فولاد بازوی اوست
چو نورم رهائی دگر مشکل است
ز چوگان عشقش که دل کوی اوست
که محراب دل طاق ابروی اوست
بدیدار بیت الحرامش چکار
کسیرا که دل کعبه کوی اوست
سراسر جهان و در او هر چه هست
یکی جلوه از روی نیکوی اوست
عبیر بهشتی و مشک تتار
همه نافه چین گیسوی اوست
فریبم بطوبی مده زاهدا
که طوبی من قد دلجوی اوست
برد پنجه کی دست چو بین عقل
ز عشقی که فولاد بازوی اوست
چو نورم رهائی دگر مشکل است
ز چوگان عشقش که دل کوی اوست
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.