۱۳۹ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۵

ای خاک پایت بر فرق من تاج
فرقم بتاجی گردیده محتاج

تو شاه خوبان در حسن و خوبی
خوبان فرستند بر در گهت باج

افغان که زلفت از کافری کرد
ایمان و دینم یکباره تاراج

آن خال مشکین بر آن بناگوش
هندو نژادیست بنشسته بر عاج

ابرو کمانا کو تیر مژگان
تا آرمش پیش از سینه آماج

رفتی و ما را در دیده یارا
شد روز روشن همچون شب داج

معراج هرکس باشد بکوئی
چون نور ما را کوی تو معراج
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.