هوش مصنوعی: این متن به بیان تفاوت‌های بین عشق و عقل می‌پردازد و برتری عشق را بر عقل نشان می‌دهد. شاعر بیان می‌کند که عاشقان در سحرگاه گریه می‌کنند و عشق آن‌ها تأثیری عمیق دارد. عقل نمی‌تواند راز عشق را درک کند و عشق برتر از عقل است. عشق به عنوان مغز و عقل به عنوان پوست توصیف شده است، که پوست از مغز بهره می‌برد. نور عشق چنان قوی است که به عقل توجهی ندارد.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن‌ها ممکن است برای افراد زیر 16 سال دشوار باشد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات مورد استفاده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۶۰

گریه عاشقان سحر باشد
که سحر گریه را اثر باشد

حالت عاشق این بود جاوید
که لبش خشک و دیده تر باشد

راز عشقش چه جوئی از عقلا
عاقل عشق بی خبر باشد

عقل با عشق هم ترازو نیست
سنگ این دیگر آن دگر باشد

هیچ برجا ز عقل نگذارد
هرکجا عشق در گذر باشد

اینقدر طاقتش کجاست که عقل
ناوک عشق را سپر باشد

عشق مغز است و عقل همچون پوست
پوست از مغز بهره ور باشد

تا بود نور عشق منظورش
سوی عقلش کجا نظر باشد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.