هوش مصنوعی: شاعر در این متن از معشوق خود می‌خواهد که او را به خاطر مستی و عشرت رها نکند و تأکید می‌کند که عشق و نور معشوق، جهان را روشن کرده است. او ابراز می‌دارد که دلش تنها از عشق معشوق مست شده و غم هجران او را آزار می‌دهد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عرفانی و عاشقانه‌ای است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، اشاره‌هایی به شراب و مستی دارد که مناسب سنین بالاتر است.

شمارهٔ ۶۵

بیا ای از رخت چشم بدان دور
مکن از خویش نیکان را تو مهجور

کنون کز ساغر عشرت شدی مست
چنین ما را بغم مگذار مخمور

ز رویت چشم هرگز برنداریم
که ما را در نظر هستی تو منظور

توان مستور مهرت داشت در دل
اگر ماندی می اندر شیشه مستور

مرا مستی ز لعل و چشم ساقیست
نه از جام بلور و آب انگور

دلی دیگر نمی بینم در این شهر
که نبود از غم هجر تو مسرور

ز رویت تافته تا نور نوری
تجلی زار گشته عالم از نور
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.