هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه بیانگر درد و رنج عشق یکسویه است. شاعر از سوختن مانند پروانه در راه معشوق، از دست دادن جان به خاطر عشق، و دریافت جفا به جای وفا سخن می‌گوید. او خود را مقتول عشق و معشوق را قاتل خود می‌داند و اشاره می‌کند که منزلش اکنون فراتر از این جهان است.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌هایی مانند قاتل و مقتول ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، تم‌های عاطفی شدید و درد عشق در این شعر برای سنین بالاتر مناسب‌تر است.

شمارهٔ ۹۵

چو بسمل کردی و بردی دل من
بیا باری بگو کو بسمل من

رود جان از بدن بیرون ز مهرت
نخواهد رفت بیرون از دل من

چو پروانه همه بال و پرم سوخت
رخت کان نیست شمع محفل من

شود تا قابل افتادت مقابل
چه آئینه دل ناقابل من

محبت دادم و محنت گرفتم
وفا کشتم جفا شد حاصل من

ندانی قاتل و مقتول اگر کیست
منم مقتول و عشقت قاتل من

مپرس از منزلم اکنون که چون نور
برونست از دو عالم منزل من
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.