هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی بیانگر دلدادگی و وابستگی عمیق شاعر به معشوق است. او از دلتنگیهای شبانه، شیرینی لبهای معشوق، و غمهای عاشقانه میگوید و حتی مرگ را نیز در راه عشق میپذیرد. در نهایت، او هستی را حجابی بر راه نور میداند.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه عمیق و مفاهیم عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند مرگ و رنج عشق ممکن است برای مخاطبان جوانتر نامفهوم یا سنگین باشد.
شمارهٔ ۹۶
نه تنها منزل او شد دل من
که شد بر درگه او منزل من
چو طفلان خفته نالان در سحرگاه
بپهلوی غمت هرشب دل من
چگویم زان لب شیرین که لعلش
بود پیوسته نقل محفل من
ز قتلم چند بارت دست و دامان
بخون آغشته دارد قاتل من
زتابوت اجل آخر چه پرسم
که هست آن نافه و این محمل من
نروید از مزارم جز گل عشق
ز بس عشقش سرشته در گل من
دراین ظلمت سرا نبود بر نور
حجابی غیر هستی حایل من
که شد بر درگه او منزل من
چو طفلان خفته نالان در سحرگاه
بپهلوی غمت هرشب دل من
چگویم زان لب شیرین که لعلش
بود پیوسته نقل محفل من
ز قتلم چند بارت دست و دامان
بخون آغشته دارد قاتل من
زتابوت اجل آخر چه پرسم
که هست آن نافه و این محمل من
نروید از مزارم جز گل عشق
ز بس عشقش سرشته در گل من
دراین ظلمت سرا نبود بر نور
حجابی غیر هستی حایل من
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.