هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و اشتیاق خود به معشوقهاش (نگار) سخن میگوید. او زیباییهای معشوقه مانند روی ماهگونه و زلف درازش را توصیف میکند و از رازداری طولانیمدت و فاش شدن آن در میان مردم میگوید. شاعر همچنین از درد فراق و اشتیاق به دیدار معشوق سخن میراند و در پایان، از مستی عشق و بیپایانی راه عشق مینالد.
رده سنی:
16+
محتوا شامل مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و اصطلاحات شعری ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.
شمارهٔ ۱۰۲
امشب نگارم با روی چون ماه
از در درآمد الحمدلله
زلف درازش حبل المتین است
کان دست ندهد با عمر کوتاه
رازش که عمری در دل نهفتم
امروز فاشش بینم در افواه
گر روی ماهش یکشب نه بینم
سوزم جهانی با آتش آه
گفتم بصدرم کی ره نمائی
گفتا چو بینم خاکت بدرگاه
ساقی نخواهم جام بلورین
اکنونکه مستم زان لعل دلخواه
در راه عشقش پایان ندیدم
چون نور هر چند پیمودم این راه
از در درآمد الحمدلله
زلف درازش حبل المتین است
کان دست ندهد با عمر کوتاه
رازش که عمری در دل نهفتم
امروز فاشش بینم در افواه
گر روی ماهش یکشب نه بینم
سوزم جهانی با آتش آه
گفتم بصدرم کی ره نمائی
گفتا چو بینم خاکت بدرگاه
ساقی نخواهم جام بلورین
اکنونکه مستم زان لعل دلخواه
در راه عشقش پایان ندیدم
چون نور هر چند پیمودم این راه
وزن: مستفعلن فع مستفعلن فع (متقارب مثمن اثلم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.