هوش مصنوعی: این شعر عرفانی از حافظ، با استفاده از استعاره‌های شراب و معشوق، به مفاهیم عشق الهی، وحدت وجود، و مستی معنوی می‌پردازد. شاعر خود را عاشق پیر و جوان می‌داند که در میکده‌های عشق الهی مست و مدهوش شده است. او از وحدت معشوق حقیقی سخن می‌گوید و خود را نور ازلی می‌خواند که جهان را روشن می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌های شراب و مستی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۱

ساقی مصطب جانم تنناها یاهو
مطرب بزم جنانم تنناها یاهو

شیشه و جام مرا هر دو چو معشوق شدند
عاشق پیر و جوانم تنناها یاهو

مست و مدهوش فتاده بدر میکده ها
گه از این و گه از آنم تنناها یاهو

ایندو معشوق که گفتم بحقیقت چویکند
جز یکی زاندو ندانم تنناها یاهو

وان بود باده توحید که بی شیشه و جام
کرده تر کام و دهانم تنناها یاهو

بعد از این نیست عجب گر بچکد آب حیات
از در نطق و بیانم تنناها یاهو

منکه نور ازلم تا ابد از پرتو خویش
روشنی بخش جهانم تنناها یاهو
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.