هوش مصنوعی: این شعر از هدر رفتن عمر گران‌بها در گناهان و تباهی‌ها ابراز تأسف می‌کند و مخاطب را به ترک گناه و روی‌آوردن به عرفان الهی دعوت می‌نماید. شاعر تأکید می‌کند که بدون شناخت الهی، شهرت و مقام دنیوی بی‌ارزش است و حقیقت را نه در فقر می‌توان یافت و نه در ثروت. در پایان، توصیه می‌شود برای درک حقیقت، از پیران راهنمایی بخواهیم تا پرده‌های جهل از دیدگانمان کنار رود.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی این شعر برای درک و تجربه‌ی نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم انتزاعی مانند «عرفان الهی» و «تحقیق در حق» نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در سنین پایین‌تر کمتر یافت می‌شود.

شمارهٔ ۱۰۴

ای کرده تلف عمر گرامی بمناهی
بگذر ز مناهی و مکن بیش تباهی

زین جمله مناهی که نمودی چه ربودی
بنمای چه داری تو ز عرفان الهی

عرفان الهی اگرت نیست چه حاصل
گیرم که شدی شهره تو از ماه بماهی

زین کهنه ونو حق نتوان یافت بتحقیق
نه از نمد فقر و نه از اطلس شاهی

پیری بطلب تاکه چه نورت بزداید
از چشم تو این رنگ سفیدی و سیاهی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.