هوش مصنوعی:
متن بالا یک شعر سنتی است که به توصیف حالات عاشقانه و احساسی میپردازد. در این شعر، سخن از چشم یار و سخنان شیرین است و همچنین اشارهای به اسب و سفر دارد. در پایان، شاعر از حال خود میپرسد و زمان رسیدن به آرامش را جویا میشود.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از برخی اصطلاحات و مفاهیم قدیمی ممکن است نیاز به توضیح داشته باشد که برای گروه سنی بالاتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۲۸۵
خارهْ چشمِ یارْ، خو بکردهْ آیی وی
ته خشهْ سخنِ وَرْ که شومّه شیر پَیٰ
تا وینّی چُوبی اسبْ، بَورنْ سَمْتِ رَیْ
اُونوَختْ گمّه: مه حالْ رهْ وارَسنی کی؟
ته خشهْ سخنِ وَرْ که شومّه شیر پَیٰ
تا وینّی چُوبی اسبْ، بَورنْ سَمْتِ رَیْ
اُونوَختْ گمّه: مه حالْ رهْ وارَسنی کی؟
قالب: مثنوی
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.