هوش مصنوعی: شاعر در این شعر عاشقانه، عشق و فداکاری خود را به معشوق (ته زلف) بیان می‌کند و تمام دارایی‌ها، جان و حتی عقل خود را فدای او می‌کند. او معشوق را شاه خوبانی می‌داند که حاضر است برایش حتی مانند مجنون دیوانه شود.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌های ادبی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به مفاهیمی مانند دیوانگی (سودایی) و فداکاری شدید ممکن است نیاز به بلوغ ذهنی داشته باشد.

شمارهٔ ۶۸

امیر گِنِهْ: مِشکینْ کَمِنْ‌های ته زِلْفْ
هزار گَنجِ قارونْ به فدایِ ته زِلْفْ!

مَجنونْ صفتْ سُودائیمه وایِ ته زِلْفْ
اوُنْ جانْ که خِدا دِنِهْ، فدایِ ته زِلْفْ

تو شاهِ خوبونی، مِنْ گِدایِ ته زِلْفْ
مٰال وُ سَر وُ جانْ، هر سه فدایِ ته زِلْفْ

دِتازِهْ سوارْ دیمه صحرایِ ته زِلْفْ
پیٰادِهْ بَئیمه گِرد پٰایِ ته زِلْفْ
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.