هوش مصنوعی: متن بالا بیانگر جدایی و غم ناشی از آن است. شاعر از روزهای مشترک و جدایی سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که در بند غم دنیای فرسوده است. او امیدوار است که فردا روز بهتری باشد، اما در عین حال از دردها و رنج‌های زندگی نیز سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای سنین پایین قابل درک نباشد. همچنین، مفاهیمی مانند غم، جدایی و رنج زندگی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۸۴

بُرو شووُ روز با هم جدا نووئیمْ
اَندی شوُ و روزْ اِنِهْ که ما نووئیمْ

در بندِ غَمِ بُورْدِهْ دنیا نووئیمْ
اَمروزرِهْ خِشْ‌دار، بلکه فردا نووئیمْ

به باغ ارچه گِلْ خِشْ نما نووئیمْ
غنیمِتِهْ خارِ کسِ پا نووئیمْ

اگر هیچ‌کس دَرْدِ دوا نووئیمْ
بارِ محنت وُ رنجُ و بلا نووئیمْ
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.