هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و ایمان سخن می‌گوید و از سرگردانی و بی‌قراری خود در راه عشق می‌نالد. او از دل‌بستگی به معشوق و رنج‌های عشق یاد می‌کند و به بی‌وفایی و ناحقی معشوق اشاره دارد. همچنین، شاعر از ترس از فردا و عذاب عشق سخن می‌گوید و خود را مجنون عشق می‌داند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها برای مخاطبان زیر 16 سال ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از مضامین مانند رنج عشق و ناامیدی نیاز به بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۱۰۱

نورِ دِچِشْ مه قبله‌یِ دین و ایمون!
ته واسّرْ سرگردونِمِهْ، ندارمه سامون

مره پرسنْ کی بکرد ته دِلْ‌رِهْ اینسون؟
گمّه گوهِر سنگِهْ دِلِ بی‌ایمون

ایدوستِ دل آزارِ خلّافه پیمون!
جوابْ چی گنی، ناحقّْ بریتی مه خون؟

فردا عرصاتِ روز بئیرم دامون
ته عِشق خیال کَتْمِهْ بئیمه مجنون
قالب: غزل/قصیده/قطعه
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.