هوش مصنوعی:
این متن به بررسی تفاوت بین ظاهر و باطن انسان میپردازد و تأکید میکند که اگر درون فرد نور یقین و صفا وجود داشته باشد، این حقیقت در ظاهر او نیز نمایان خواهد شد. همچنین، متن اشاره میکند که اگر ظاهر فرد با باطن او هماهنگ نباشد، این ناهماهنگی آشکار خواهد شد. در نهایت، متن به این نکته اشاره میکند که عشق به خلق و تلاش برای کمک به دیگران، نشانهای از حقیقت درون است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اخلاقی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از زبان شعر کلاسیک فارسی ممکن است برای مخاطبان جوانتر چالشبرانگیز باشد.
قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۷
ای خواجه، تو را در دل اگر هست صفائی
بر هستی آن چونکه تو را نیست ضیائی؟
ور باطنت از نور یقین هست منور
بر ظاهر آن چونکه تو را نیست گوائی؟
آری چو بود ظاهر تحقیق، ز تلبیس
پیدا شود او، همچو صوابی ز خطائی
در وصف چو خیری نبود خلق پرستی
در صید چو بازی نبود جوجه ربائی
بر هستی آن چونکه تو را نیست ضیائی؟
ور باطنت از نور یقین هست منور
بر ظاهر آن چونکه تو را نیست گوائی؟
آری چو بود ظاهر تحقیق، ز تلبیس
پیدا شود او، همچو صوابی ز خطائی
در وصف چو خیری نبود خلق پرستی
در صید چو بازی نبود جوجه ربائی
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۶
گوهر بعدی:قصیدهٔ شمارهٔ ۲۷۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.