هوش مصنوعی: شاعر در این متن از بی‌خوابی و رنج ناشی از آن سخن می‌گوید و از دوست خود می‌خواهد که داروی خوابش را بیاورد. او به زندگی و مرگ اشاره می‌کند و از بی‌فایده بودن مرگ بدون هدف سخن می‌گوید. شاعر از شراب به عنوان دشمن خواب جوانان یاد می‌کند و به اهمیت موسیقی و شراب در زندگی اشاره دارد. او همچنین از مجلس دوستان و لذت‌های آن مانند شراب، رباب و کباب سخن می‌گوید و از بی‌فایده بودن برخی فعالیت‌ها در این مجلس انتقاد می‌کند.
رده سنی: 18 سال به بالا این متن شامل مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به شراب و مستی ممکن است برای سنین پایین‌تر مناسب نباشد.

شمارهٔ ۸

آمد شب و از خواب مرا رنج و عذابست
ای دوست بیار آنچه مرا داروی خوابست

چه مرده و چه خفته که بیدار نباشی
آن را چه دلیل آری و این را چه جوابست

من جهد کنم بی‌اجل خویش نمیرم
در مردن بیهوده، چه مزد و چه ثوابست

من خواب ز دیده به می ناب ربایم
آری عدوی خواب جوانان می نابست

سختم عجب آید که چگونه بردش خواب
آن را که به کاخ اندر یک شیشه شرابست

وین نیز عجبتر که خورد باده نه بر چنگ
بی‌نغمهٔ چنگش به می ناب شتابست

اسبی که صفیرش نزنی می‌نخورد آب
نی مرد کم از اسب و نه می کمتر از آبست

در مجلس احرار سه چیزست و فزون به
وان هر سه شرابست و ربابست و کبابست

نه نقل بود ما را، نی دفتر و نی نرد
وان هر سه بدین مجلس ما در، نه صوابست

دفتر به دبستان بود و نقل به بازار
وین نرد به جایی که خرابات خرابست

ما مرد شرابیم و کبابیم و ربابیم
خوشا که شرابست و کبابست و ربابست
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹ - در مدح سلطان مسعود غزنوی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.