هوش مصنوعی: این متن بیانگر احساسات شاعر نسبت به دوستی است که به دشمنی تبدیل شده است. شاعر از این که دوستش او را فریب داده و به او خیانت کرده، ابراز ناراحتی می‌کند. او از این که به دوستی اعتماد کرده و اکنون با دشمنی مواجه شده، احساس تلخی می‌کند. شاعر همچنین از این که دوستش عهد و پیمان‌هایش را شکسته، ابراز تأسف می‌کند و از آینده‌ای ناامن با این فرد می‌ترسد.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و اجتماعی مانند خیانت، شکست عهد و پیمان، و احساسات پیچیده‌ی انسانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. بنابراین، مناسب برای نوجوانان و بزرگسالان است.

قطعه شمارهٔ ۳

ای دوستی نموده و پیوسته دشمنی
در شرط ما نبود که با من تو این کنی

دل پیش من نهادی و بفریفتی مرا
آگه نبوده‌ام که همی دانه افکنی

پنداشتم همی که دل از دوستی دهی
بر تو گمان که برد که تو دشمن منی

دل دادن تو از پی آن بود تا مرا
اندر فریبی و دلم از جای برکنی

کشتی مرا به دوستی و کس نکشته بود
زین زارتر کسی را هرگز به دشمنی

بستی به مهر با دل من چند بار عهد
از تو نمی‌سزد که کنون عهد بشکنی

با تو رهیت را چو به دل ایمنی نبود
زین پس به جان چگونه بود بر تو ایمنی

خرمن ز مرغ گرسنه خالی کجا بود
ما مرغکان گرسنه‌ایم و تو خرمنی
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۲
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.