۳۱۱ بار خوانده شده

قطعه شمارهٔ ۴

ای جهانی ز تو به آزادی
بر من از تو چراست بیدادی

دل من دادی و نبود مرا
از دل بیوفای تو شادی

دل دهان دل به دوستی دادند
تو مرا دل به دشمنی دادی

قصد کردی به دل ربودن من
بر هلاک دلم بر استادی

تا دلم نستدی نیاسودی
چون توان کرد از تو آزادی

دل ببردی و جان شد از پس دل
ای تن اندر چه محنت افتادی

بر دل دوستان فرامشتی
بر دل دشمنان همه یادی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:قطعه شمارهٔ ۳
گوهر بعدی:قطعه شمارهٔ ۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.