هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از جایگاه والای یک شخصیت معنوی و برتری او بر دشمنانش سخن می‌گوید. شاعر به فضایل و برکات این شخصیت اشاره کرده و تأکید می‌کند که دشمنانش هرگز نمی‌توانند به او آسیبی برسانند. همچنین، شاعر به مفاهیمی مانند برتری معنوی، عدالت الهی و تأثیرات مثبت این شخصیت بر جهان اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی و ادبیات کلاسیک فارسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۴۱

ای قول دل به رفیع‌الدرجات
وز برائت به جهان داده برات

پنجم چار صفی از ملکان
هشتم هفت تنی از طبقات

رای رخشان تو بر چشمهٔ خضر
رفته بی‌زحمت راه ظلمات

خصم تو کور و تو آیینهٔ شرع
کور آیینه شناسد؟ هیهات

حاسد ار در تو گشاده است زبان
هم کنونش رسد آفات وفات

یک دو آواز برآید ز چراغ
گه مردن که بود در سکرات

که بناگه ز وطن کردی نقل
بیش یابی ز مانه حسنات

آن نبینی که یکی ده گردد
چون ز آحاد رسد در عشرات

و آنکه جای تو گرفت است آنجا
هیچ کس دانمش از روی صفات

که الف چون بشد از منزل یک
صفر بر جای الف کرد ثبات

ز تو تا غیر تو فرق است ارچه
نسب از آدم دارند به ذات

گرچه هر دو ز جلبت سنگند
فرق باشد ز منی تا به منات

دایم از باغ بقای تو رساد
به همه خلق نسیم برکات

خرقه‌داران تو مقبول چو لا
بدسگالان تو معزول چو لات

گررسد جنبش کلک تو به من
هیچ نقصت نرسد زین حرکات

که دل خستهٔ خاقانی را
از تحیات توبخشند حیات
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مسدس مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۴۰
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۴۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.