هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و فراق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که عشق او چنان عمیق است که در دریای سودای معشوق غرق شده است. او از درد فراق و رنج ناشی از آن می‌نالد و از معشوق می‌خواهد که به او توجه کند. شاعر همچنین اشاره می‌کند که معشوق نیز در این طوفان عشق گرفتار است، اما فاصله‌ای عظیم بین آن‌ها وجود دارد. در پایان، شاعر اظهار می‌کند که معشوق او را با دیگری مقایسه کرده، اما تفاوت‌های عمیق بین آن‌ها را درک نکرده است.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم شعری کلاسیک ممکن است برای سنین پایین‌تر چالش‌برانگیز باشد.

غزل شمارهٔ ۸۰

دلم در بحر سودای تو غرق است
نکو بشنو که این معنی نه زرق است

فراقت ریخت خونم این چه تیغ است
نفاقت سوخت جانم این چه برق است

جهان بستد ز ما طوفان عشقت
امانی ده که ما را بیم غرق است

تو هم هستی در این طوفان ولیکن
تو را تا کعب و ما را تا به فرق است

اگرچه دیگری بر ما گزیدی
ندانستی کز او تا ما چه فرق است
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.