۳۴۲ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۷۹

هر که به سودای چون تو یار بپرداخت
همتش از بند روزگار بپرداخت

در غم تو سخت مشکل است صبوری
خاصه که عالم ز غم‌گسار بپرداخت

عشق تو در مرغزار عقل زد آتش
از تر و از خشک مرغزار بپرداخت

لعل تو عشاق را به قیمت یک بوس
کیسه بجای یکی هزار بپرداخت

هجر تو افتاد در خزانهٔ عمرم
اولش از نقد اختیار بپرداخت

خاطر خاقانی از برای وصالت
گوشهٔ دل را به انتظار پرداخت
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۷۸
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۸۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.