هوش مصنوعی: این متن شعری است که عشق شدید و آتشین را توصیف می‌کند. شاعر از تأثیرات عمیق عشق بر جان و روان خود سخن می‌گوید و بیان می‌کند که این عشق چنان قدرتمند است که می‌تواند قیامت را برانگیزد. او از درد هجران و غم عشق نیز سخن می‌گوید و آرزوی وصال را دارد. شاعر از تأثیرات جسمی و روحی عشق، مانند لرزه و ناله، نیز یاد می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن شامل مفاهیم عمیق عاطفی و احساساتی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تصاویر شعری پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد. بنابراین، این متن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است که توانایی درک و تجربه‌ی این سطح از احساسات را دارند.

غزل شمارهٔ ۱۸۷

عشقت آتش ز جان برانگیزد
رستخیز از جهان برانگیزد

باد سودات بگذرد بر دل
زمهریر از روان برانگیزد

خیل عشقت به جان فرود آید
سیل خون از میان برانگیزد

تا قیامت غلام آن عشقم
که قیامت ز جان برانگیزد

از برونم زبان فرو بندد
وز درونم فغان برانگیزد

تب نهانی است از غم تو مرا
لرزه از استخوان برانگیزد

ناله پیدا از آن کنم که غمت
تب عشق از نهان برانگیزد

شحنهٔ وصل کو که هجران را
از سرم یک زمان برانگیزد

هجر بر سر موکل است مرا
از سرم گرد از آن برانگیزد

آه خاقانی از تف عشقت
آتش از آسمان برانگیزد

چون حدیثی کند دل از دهنت
باد آتش فشان برانگیزد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۱۸۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۱۸۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.