هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از عشق و علاقه شدید خود به معشوق سخن میگوید و بیان میکند که چگونه این عشق بر تمام وجودش تأثیر گذاشته است. او از درد هجران و جدایی مینالد و از غیرت و حسادت خود نسبت به دیگران سخن میگوید. همچنین، شاعر از زیبایی و جذابیت معشوق و تأثیر آن بر زندگی خود میگوید.
رده سنی:
16+
این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غیرت و حسادت نیاز به بلوغ فکری و تجربه بیشتری برای درک کامل دارند.
غزل شمارهٔ ۲۵۵
خوش خوش از عشق تو جانی میکنم
وز گهر در دیده کانی میکنم
بر سر عقل آستینی میزنم
از در صبر آستانی میکنم
هر که از غیر تو لافی میزند
از سر غیرت جهانی میکنم
تا دلم کردی نشان تیر هجر
صد خدنگ از هر نشانی میکنم
تا سنان انداز شد مژگان تو
هر دم از سینه سنانی میکنم
مار ضحاک است زلفت کز غمش
قصر شادی هر زمانی میکنم
در تن خویش از برای قوت او
مغزی از هر استخوانی میکنم
بر نگین جان خاقانی مقیم
مهر مهر مهربانی میکنم
وز گهر در دیده کانی میکنم
بر سر عقل آستینی میزنم
از در صبر آستانی میکنم
هر که از غیر تو لافی میزند
از سر غیرت جهانی میکنم
تا دلم کردی نشان تیر هجر
صد خدنگ از هر نشانی میکنم
تا سنان انداز شد مژگان تو
هر دم از سینه سنانی میکنم
مار ضحاک است زلفت کز غمش
قصر شادی هر زمانی میکنم
در تن خویش از برای قوت او
مغزی از هر استخوانی میکنم
بر نگین جان خاقانی مقیم
مهر مهر مهربانی میکنم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.