هوش مصنوعی: این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و فداکاری در راه معشوق سخن می‌گوید. او از رها کردن دین و دنیا برای دلبر، مهرورزی با حریفان، و تبدیل دردها به شکرانه‌های عشق صحبت می‌کند. شاعر همچنین از نادیده گرفتن غصه‌های بدگویان و تقدیم جان خود به خاقان اکبر سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم پیچیده‌ی ادبی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۲۵۸

خیز تا رخت دل براندازیم
وز پی نیکوئی سر اندازیم

با حریفان درد مهرهٔ مهر
بر بساط قلندر اندازیم

دین و دنیا حجاب همت ماست
هر دو در پای دلبر اندازیم

دوست در روی ما چو سنگ انداخت
ما به شکرانه شکر اندازیم

مردم دیده را سپند کنیم
پیش روی بر آذر اندازیم

گرچه از توسنی چو طالع ماست
ما کمند وفا دراندازیم

گر بدین حیله صید شد بخ‌بخ
ورنه کاری دگر براندازیم

تا کی از غصه‌های بدگویان
قصه‌ها پیش داور اندازیم

شرح این حال پیش دوست کنیم
سنگ فتنه به لشکر اندازیم

تحفه سازیم جان خاقانی
پیش خاقان اکبر اندازیم
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۵۷
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.