هوش مصنوعی: این متن شعری است که از زبان شاعر به مخاطب خطاب می‌شود و او را از غم و اندوه بی‌فایده برحذر می‌دارد. شاعر تأکید می‌کند که به جای غصه خوردن، باید از عقل و خرد استفاده کرد و به دنبال آرامش و تعادل در زندگی بود. همچنین، شاعر از مخاطب می‌خواهد که از موهبت‌های زندگی مانند عشق و زیبایی بهره ببرد و از زهر غم و ناراحتی دوری کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

غزل شمارهٔ ۳۲۰

غم بنیاد آب و گل چه خوری
دم گردون مستحل چه خوری

افسر عقل بایدت بر سر
از سر آز خون دل چه خوری

روی صافیت باید آینه‌وار
همچون دندان شانه گل چه خوری

سایه پرورد شد دل تو چو گل
غم پروردهٔ چگل چه خوری

قطره‌ای خون نماند در رگ عمر
نشتر غمزهٔ قزل چه خوری

معتدل نیست آب و خاک تنت
انده قد معتدل چه خوری

جام جم خاص توست خاقانی
دردی دهر دل گسل چه خوری

دم نوشین عیسوی داری
زهر زراق مفتعل چه خوری
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۱۹
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.