هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از معشوقه‌ای ناشناخته و زیبا سخن می‌گوید که او را به شگفتی و تحسین واداشته است. شاعر از معشوقه می‌پرسد که او کیست و از کجا آمده است، و به زیبایی و جذابیت او اشاره می‌کند. همچنین، شاعر از تغییر حالات معشوقه و حضور او در زندگی خود سخن می‌گوید و در نهایت از او می‌خواهد که هویت خود را آشکار کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و ادبی است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از زبان و اصطلاحات شعر کلاسیک فارسی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات دارد.

غزل شمارهٔ ۳۲۷

ای ترک دلستان ز شبستان کیستی
خوش دلبری، ندانم جانان کیستی

بس نادره نگاری، بس بوالعجب بتی
ما را بگو که لعبت خندان کیستی

ای آنکه در صحیفهٔ حسن آیتی شدی
گوئی کز ایزد آمده در شان کیستی

ای تازه گلبنی که شکفتی به ماه دی
با این نسیم خوش ز گلستان کیستی

از کافری به سوی مسلمانی آمدی
اینجا برای غارت ایمان کیستی

جهان‌ها در آرزوی تو می‌بگسلد ز هم
چون گویمت که بستهٔ پیمان کیستی

دوش از برم برفتی و بر خوان نیامدی
امشب بگو کجائی و مهمان کیستی

خاقانی آن توست بهر موجبی که هست
معلوم کن ورا که تو خود ز آن کیستی
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۲۶
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۲۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.