۳۶۹ بار خوانده شده

غزل شمارهٔ ۳۹۳

تعاطی الکاس من شان الصبوح
فسق بالراح یا ریحان روحی

ببین هم‌چون لبت خندان رخ صبح
بده چون اشک من جام صبوحی

هواک الکاس الذی لاتستفت فیها
ولاتخفی الهوی خوف الفضوح

لبت می در می است و نوش در نوش
بنامیزد فتوح اندر فتوحی

جرحت القلب فاسق الراح صرفا
فاصفاها قصاصا للجروح

سخن‌ها تازه کن خاقانی ایراک
کهن شد قول‌های بوالفتوحی
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۳۹۲
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۳۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.