هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساسات عمیق شاعر از ناامیدی، درد عشق و دوری از معشوق است. شاعر از نرسیدن به آرزوها و آرامش درونی سخن می‌گوید و احساس می‌کند که هرچه تلاش می‌کند، به نتیجه‌ای نمی‌رسد. او از تناقضات زندگی و نرسیدن به وصال معشوق شکایت می‌کند و احساس می‌کند که حتی در رویاها نیز به آرامش نمی‌رسد.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و درد عشق نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد تا به درستی درک شود.

شمارهٔ ۴۹ - قصیده

تشنهٔ دل به آب می‌نرسد
دیده جز بر سراب می‌نرسد

قصهٔ درد من رسید به تو
چون بخوانی جواب می‌نرسد

روی چون آب کرده‌ام پر چین
کز تو رویم به آب می‌نرسد

نرسم در خیال تو چه عجب
که مگس در عقاب می‌نرسد

کی وصالت رسد به بیداری
که خیالت به خواب می‌نرسد

نرسد بوی راحتی به دلم
ور رسد جز عذاب می‌نرسد

دوست را دشمنی و دشمن دوست
جز مرا این عقاب می‌نرسد

دل و عمرم خراب گشت و ز تو
عوض یک خراب می‌نرسد

برسد گوئی از پس وعده
آن خود از هیچ باب می‌نرسد

برسد میوه‌ای است در باغت
که به هیچ آفتاب می‌نرسد

از لب نوش تو به خاقانی
قسم جز زهر ناب می‌نرسد
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸ - قصیده
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰ - در رثاء امام محمد بن یحیی و حادثهٔ حبس سنجر در فتنهٔ غز
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.