هوش مصنوعی: این متن شعری است که به بیان دردها و رنج‌های روحی و عاطفی می‌پردازد. شاعر از غم و اندوهی که بر دلش سنگینی می‌کند سخن می‌گوید و بیان می‌کند که چگونه این غم‌ها او را از آزادی و شادی دور کرده‌اند. او از تلاش‌های بی‌ثمر برای رهایی از این غم‌ها می‌گوید و این که چگونه این رنج‌ها بخشی از وجودش شده‌اند. شاعر همچنین به مفاهیمی مانند عافیت، دادخواهی، و تلاش‌های بی‌پایان برای یافتن آرامش اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاطفی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند غم و اندوه و تلاش برای رهایی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین و پیچیده باشد.

شمارهٔ ۵۳ - قصیده

ای دل به سر مویی آزاد نخواهی شد
مویی شدی اندر غم، هم شاد نخواهی شد

در عافیت آبادت از رخنه درآمد غم
پس رخنه چنان گشتی کباد نخواهی شد

پولاد بسی دیدم کو آب شد از آتش
تو آب شدی زین پس پولاد نخواهی شد

ای غمزدهٔ خاکی کز آتش غم جوشی
آبی که جز از آتش بر باد نخواهی شد

تا داد همی جوئی رنجورتری مانا
کز خود شوی آسوده از داد نخواهی شد

تا چند کنی کوهی کورا نبود گوهر
در کندن کوه آخر فرهاد نخواهی شد

میدان ملامت را گر گوی شدی شاید
کایوان سلامت را بنیاد نخواهی شد

از مادر غم زادی آلودهٔ خون چون گل
با هیچ طرب چون مل هم‌زاد نخواهی شد

از ریزش اشک خون کوفه شدی از طوفان
روزی ز دل افروزی بغداد نخواهی شد

خواهی دم شاهی زن خواهی دم درویشی
کز غم به همه حالی آزاد نخواهی شد

خاقانی اگر عهدی یاد تو کند عالم
تو عهد کریمانی کز یاد نخواهی شد
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲ - در رثاء زوجهٔ خود
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۴ - در ستایش رکن الدین محمد بن عبد الرحمن طغان یزک
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.