۴۲۳ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۵ - قصیده

آمد بهار و بخت که عشرت فزا شود
از هر طرف هزار گل فتح وا شود

گلشن شود نشیمن سلطان نوبهار
چون بهر شاه تخت مرصع بنا شود

کان زر و جواهر بحر در و گهر
شد جمع تا نشیمن بحر سخا شود

برگش زمرد است و گلش لعل آبدار
گلزار تخت شه که بر آب بقا شود

توران سزد به پادشهی کز سر پری
لعلی به صد هزار بدخشان بها شود

شد وقت کز نسیم قدوم بهار ملک
در باغ تخت غنچهٔ یاقوت وا شود

عید قدم مبارک نوروز مژده داد
کامسال تازه از پی هم فتح‌ها شود

عید مبارک است کزان پای بخت شاه
چون شاهدان ز خون عدو پرحنا شود

خاقانی عید آمد و خاقان به یمن خود
هر کار کز خدای بخواهد روا شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴ - در نکوهش و ملامت حسودان
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶ - در رثاء امام شهاب الدین
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.