هوش مصنوعی: شاعر در این متن به توصیف تجربه‌های عرفانی و معنوی خود در صبح‌گاه می‌پردازد. او از تلاش‌های خود برای رسیدن به حقیقت، عبور از موانع زندگی، و تجربه‌های عمیق عشق و معرفت سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از نمادها و استعاره‌های غنی، مانند رستم، هشت باغ عشق، و جام جم، به بیان احساسات و اندیشه‌های خود می‌پردازد.
رده سنی: 18+ این متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌های زندگی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۸۶ - در تحقیق و وعظ و ذکر صفای صبح

آوازهٔ رحیل شنیدم به صبح‌گاه
با شبروان دواسبه دویدم به صبح‌گاه

با بختیان همت و با پختگان درد
راه هزار ساله بریدم به صبح‌گاه

رستم ز چار آخور سنگین روزگار
در هشت باغ عشق چریدم به صبح‌گاه

دیدم که گنج خانهٔ غیب است پیش روی
پشت از برای نقب خمیدم به صبح‌گاه

کردم ز سنگ ریزهٔ ره توتیای چشم
تا آنچه کس ندید بدیدم به صبح‌گاه

کشتم به باد سرد چراغ فلک چنانک
بوی چراغ کشته شنیدم به صبح‌گاه

بسیار گرد پردهٔ خاصان برآمدم
آخر درون پرده خزیدم به صبح‌گاه

هر شرب سرد کرده که دل چاشنی گرفت
با بانگ نوش نوش چشیدم به صبح‌گاه

خورشید خاک شد ز پی جرعه یافتن
آن دم که جام جام کشیدم به صبح‌گاه

زان جام جم که تا خط بغداد داشتی
بیش از هزار دجله مزیدم به صبح‌گاه

نتواند آفتاب رفو کردن آن لباس
کاندر سماع عشق دریدم به صبح‌گاه

امروز سرخ روئی من دانی از چه خاست
زان کاتش نیاز دمیدم به صبح‌گاه

خاقانی مسیح سخن را به نقد عمر
دوش از درخت باز خریدم به صبح‌گاه
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۱۳
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۵ - در عزلت و حکمت و موعظه و ریاضت و انتباه و ارشاد
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۷ - در عزلت و فقر و قناعت و تجرید
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.