هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از کعبه به عنوان نماد مقدس و محوری در اسلام یاد میکند و آن را با درگاه و بارگاه خداوند مقایسه میکند. شاعر از جایگاه والای کعبه در دین اسلام و اهمیت آن برای مسلمانان سخن میگوید و از قدرت و عظمت خداوند در حفظ و نگهداری کعبه و پیروانش صحبت میکند. همچنین، شاعر از رحمت و برکت خداوند و نقش کعبه در هدایت و آرامش مؤمنان یاد میکند.
رده سنی:
12+
این متن دارای مفاهیم عمیق مذهبی و شعری است که ممکن است برای کودکان زیر 12 سال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیهات پیچیده در متن نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با مفاهیم دینی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل میشود.
شمارهٔ ۱۸۸ - در مدح عصمة الدین عمهٔ اخستان
ای در حرمت نشان کعبه
درگاه تو را نشان کعبه
ای کمتر خادمان بزمت
بهتر ز مجاوران کعبه
کعبه است درت، نوشته خورشید
العبد بر آستان کعبه
شاهان همه در پناه قدرت
چون مرغان در امان کعبه
گردون به مثال بارگاهت
کرده ز حق امتحان کعبه
حق کرده خلیل را اشارت
تا کرد بنا بسان کعبه
ملت به جوار تو بیاسود
چون صید به دودمان کعبه
جای قسم و مقام سجده است
از بهر خواص جان کعبه
خاک قدمت به عرض مصحف
صحن حرمت نشان کعبه
کعبه به درت پیام داده است
کای کعبهٔ جان و جان کعبه
جبریل که این پیام بشنود
جانی ستد از زبان کعبه
بر کعبه کنند جان فشان خلق
بر صدر تو جان فشان کعبه
دست تو محیط بر ممالک
ابری شده سایبان کعبه
شیطان ز درت رمیده آنسانک
پیلان ز نگاهبان کعبه
ای تشنهٔ ابر رحمت تو
چون من لب ناودان کعبه
ظلم از در تو رمیده چون دیو
از سایهٔ پاسبان کعبه
ظلم و حرم تو، حاش لله
پای سگ و نردبان کعبه
رضوان صفت در سرایت
کرده است بر آستان کعبه
جوید به تبرک آب دستت
چون حاج ز ناودان کعبه
دهلیز سرات ناف فردوس
چون ناف زمین میان کعبه
چندان که مجاور حجابی
داری صفت نهان کعبه
شروان به تو مکه گشت و بزمت
دارد حرم عیان کعبه
ای کعبه بساط آسمان خوان
عنقا شده مور خوان کعبه
گر خصم به کین تو کشد دست
چون ابرهه بر زیان کعبه
ز اقبال تو سنگ سار گردد
چون پیل زیان رسان کعبه
ای دولت در رکاب بختت
چون جنت در عنان کعبه
هر پنج نماز چون کنی روی
سوی در کامران کعبه
بر فرق تو اختران رحمت
بارند ز آسمان کعبه
ای کعبهٔ ملک عصمة الدین
من بندهٔ رایگان کعبه
ای بانونی شرق و کعبهٔ جود
من بلبل مدح خوان کعبه
گر کعبه چو من شدی زبانور
وصف تو بدی بیان کعبه
موقوف اشارت تو ماندم
چون حاجی میهمان کعبه
تا از حجر است و آستانه
خال سیه و لبان کعبه
در دولت جاودانت بینام
هم حرمت و هم توان کعبه
پردهٔ در بارگاه بادت
زان حله که هست ز آن کعبه
دولت شده رد ضمان عمرت
چون ملت در ضمان کعبه
درگاه تو را نشان کعبه
ای کمتر خادمان بزمت
بهتر ز مجاوران کعبه
کعبه است درت، نوشته خورشید
العبد بر آستان کعبه
شاهان همه در پناه قدرت
چون مرغان در امان کعبه
گردون به مثال بارگاهت
کرده ز حق امتحان کعبه
حق کرده خلیل را اشارت
تا کرد بنا بسان کعبه
ملت به جوار تو بیاسود
چون صید به دودمان کعبه
جای قسم و مقام سجده است
از بهر خواص جان کعبه
خاک قدمت به عرض مصحف
صحن حرمت نشان کعبه
کعبه به درت پیام داده است
کای کعبهٔ جان و جان کعبه
جبریل که این پیام بشنود
جانی ستد از زبان کعبه
بر کعبه کنند جان فشان خلق
بر صدر تو جان فشان کعبه
دست تو محیط بر ممالک
ابری شده سایبان کعبه
شیطان ز درت رمیده آنسانک
پیلان ز نگاهبان کعبه
ای تشنهٔ ابر رحمت تو
چون من لب ناودان کعبه
ظلم از در تو رمیده چون دیو
از سایهٔ پاسبان کعبه
ظلم و حرم تو، حاش لله
پای سگ و نردبان کعبه
رضوان صفت در سرایت
کرده است بر آستان کعبه
جوید به تبرک آب دستت
چون حاج ز ناودان کعبه
دهلیز سرات ناف فردوس
چون ناف زمین میان کعبه
چندان که مجاور حجابی
داری صفت نهان کعبه
شروان به تو مکه گشت و بزمت
دارد حرم عیان کعبه
ای کعبه بساط آسمان خوان
عنقا شده مور خوان کعبه
گر خصم به کین تو کشد دست
چون ابرهه بر زیان کعبه
ز اقبال تو سنگ سار گردد
چون پیل زیان رسان کعبه
ای دولت در رکاب بختت
چون جنت در عنان کعبه
هر پنج نماز چون کنی روی
سوی در کامران کعبه
بر فرق تو اختران رحمت
بارند ز آسمان کعبه
ای کعبهٔ ملک عصمة الدین
من بندهٔ رایگان کعبه
ای بانونی شرق و کعبهٔ جود
من بلبل مدح خوان کعبه
گر کعبه چو من شدی زبانور
وصف تو بدی بیان کعبه
موقوف اشارت تو ماندم
چون حاجی میهمان کعبه
تا از حجر است و آستانه
خال سیه و لبان کعبه
در دولت جاودانت بینام
هم حرمت و هم توان کعبه
پردهٔ در بارگاه بادت
زان حله که هست ز آن کعبه
دولت شده رد ضمان عمرت
چون ملت در ضمان کعبه
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: قصیده
تعداد ابیات: ۳۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۸۷ - در عزلت و فقر و قناعت و تجرید
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۸۹ - در مدح جلال الدین شروان شاه اخستان بن منوچهر
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.