هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و امید به معشوق سخن می‌گوید و بیان می‌کند که وجود معشوق برای او مانند نور خورشید و ماه است که تاریکی‌های زندگی را روشن می‌کند. او معتقد است که معشوق باعث زنده‌ماندن اوست و بدون او، نومیدی او را از پای درمی‌آورد.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و تشبیهات ادبی قدیمی نیاز به سطحی از بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد.

شمارهٔ ۱۶

ای دلارای روزن زندان
دیدگان را نعیم جاویدی

بی‌محاق و کسوف بادی از آنک
شب مرا ماه و روز خورشیدی

همه سعدم تویی از آن که مرا
فلک مشتری و ناهیدی

ور همی دیو بینم از تو رواست
که گذرگاه تخت جمشیدی

به امید تو زنده‌ام گرنه
مر مرا کشته بود نومیدی
وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون)
قالب: قطعه
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۵ - نه مسلمانی و نه برهمنی
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.