هوش مصنوعی:
این متن به توصیف معشوقهای میپردازد که مانند روزگار متغیر و پر از نوسان است. معشوقه گاه مهربان و گاه ستیزهجو است و با وجود بزرگی و محتشمی، گاه بیرحم و سختگیر میشود. شاعر از ناامیدی و دشواریهای زندگی سخن میگوید و اشاره میکند که در باغ زمانه، گلهای کمی وجود دارند و آنها نیز با خار همراه هستند. او به دل توصیه میکند که از میان مشکلات خارج نشود، حتی اگر یار دور باشد. شاعر همچنین به این نکته اشاره میکند که امید نباید از دست برود، زیرا حتی در ناامیدی نیز امیدواری وجود دارد. در نهایت، او به این موضوع اشاره میکند که هر شب از عمر انسان پر از اتفاقات و کارهای مختلف است که قابل شمارش نیستند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و تجربه زندگی دارد. همچنین، برخی از مفاهیم مانند ناامیدی و دشواریهای زندگی ممکن است برای سنین پایینتر سنگین و نامفهوم باشد.
غزل شمارهٔ ۲۴
معشوقه به رنگ روزگارست
با گردش روزگار یارست
برگشت چو روزگار و آن نیز
نوعی ز جفای روزگارست
بس بوالعجب و بهانهجویست
بس کینهکش و ستیزهکارست
این محتشمیست با بزرگی
گر محتشم و بزرگوارست
بوسی ندهد مگر به جانی
آری همه خمر با خمارست
در باغ زمانه هیچ گل نیست
وان نیز که هست جفت خارست
ای دل منه از میان برون پای
هر چند که یار بر کنارست
امید مبر کز آنچه مردم
نومیدترست امیدوارست
هر چند شمار کار فردا
کاریست که آن نه در شمارست
بتوان دانست هر شب از عمر
آبستن صد هزار کارست
با گردش روزگار یارست
برگشت چو روزگار و آن نیز
نوعی ز جفای روزگارست
بس بوالعجب و بهانهجویست
بس کینهکش و ستیزهکارست
این محتشمیست با بزرگی
گر محتشم و بزرگوارست
بوسی ندهد مگر به جانی
آری همه خمر با خمارست
در باغ زمانه هیچ گل نیست
وان نیز که هست جفت خارست
ای دل منه از میان برون پای
هر چند که یار بر کنارست
امید مبر کز آنچه مردم
نومیدترست امیدوارست
هر چند شمار کار فردا
کاریست که آن نه در شمارست
بتوان دانست هر شب از عمر
آبستن صد هزار کارست
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۳
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.