هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و انتظار وصال معشوق سخن می‌گوید. او از ناامیدی‌ها و رنج‌های عشق می‌گوید، اما همچنان به وفاداری و پایداری عشق و عهد معشوق امیدوار است. شاعر از روزگار و محدودیت‌های آن نیز گلایه می‌کند، اما در نهایت به استواری پای معشوق و عشقش اعتماد دارد.
رده سنی: 16+ این شعر به دلیل مفاهیم عمیق عاشقانه و استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، برای مخاطبانی مناسب است که توانایی درک مفاهیم انتزاعی و احساسات پیچیده را دارند. همچنین، درک کامل این شعر نیاز به آشنایی با ادبیات کلاسیک فارسی دارد که معمولاً در سنین بالاتر حاصل می‌شود.

غزل شمارهٔ ۲۵

ز عشق تو نهانم آشکارست
ز وصل تو نصیبم انتظارست

ز باغ وصل تو گل کی توان چید
که آنجا گفتگوی از بهر خارست

ولی در پای تو گشتم بدان بوی
که عهدت همچو عشقم پایدارست

دلم رفت و ز تو کاری نیامد
مرا با این فضولی خود چه کارست

چو گویم بوسه‌ای گویی که فردا
کرا فردای گیتی در شمارست

به بند روزگارم چند بندی
سخن خود بیشتر در روزگارست

به عهدم دست می‌گیری ولیکن
که می‌گوید که پایت استوارست

ترا با انوری زین گونه دستان
نه یکبار و دوبارست و سه بارست
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۲۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.