هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از رنج‌ها و بیدادهایی که از معشوق دیده است سخن می‌گوید و از عشق نافرجام و دردهای عاطفی خود می‌نالد. او بیان می‌کند که تمام وجودش را فدای معشوق کرده است و آرزو می‌کند که معشوق شاد بماند، حتی اگر این شادی به قیمت غم او تمام شود.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مفاهیم عمیق عاطفی و عرفانی است که درک آن نیاز به بلوغ فکری و تجربه‌ی احساسی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و مفاهیم پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد.

غزل شمارهٔ ۵۵

از بس که کشیدم از تو بیداد
از دست تو آمدم به فریاد

فریاد از آن کنم که آمد
بر من ز تو ای نگار بیداد

داد از دل پر طمع چه دارم
بر خیر چرا کنم سر از داد

مردی چه طلب کنم ز آتش
نرمی چه طلب کنم ز پولاد

شادی ز دل منست غمگین
در عشق تو ای بت پری‌زاد

هرگز دل من مباد بی‌غم
گر تو به غم دل منی شاد

من جان و جهان به باد دادم
ای جان جهان تو را بقا باد
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۴
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.