هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دل‌بستگی شدید خود به معشوق سخن می‌گوید. او بیان می‌کند که دلش درگیر عشقی عمیق شده و از این حال و روز خود شکایت دارد. شاعر از مسلمانان درخواست می‌کند که او را به خاطر این عشق مجنون‌وار ببخشند. او همچنین به تأثیرات این عشق بر زندگی و روح خود اشاره می‌کند و از ناتوانی در کنترل احساساتش می‌گوید.
رده سنی: 16+ این متن حاوی مفاهیم عمیق عاطفی و عاشقانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از اصطلاحات و مفاهیم عرفانی و ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی داشته باشد.

غزل شمارهٔ ۵۶

مرا با دلبری کاری بیفتاد
دلم را روز بازاری بیفتاد

مسلمانان مرا معذور دارید
دلم را ناگهان کاری بیفتاد

قبای عشق مجنون می‌بریدند
دلم را زان کله واری بیفتاد

دلم سجادهٔ عشقش برافشاند
از آن سجاده زناری بیفتاد

دلم با عشق دست اندر کمر زد
بسی کوشید و یک باری بیفتاد

مرا افتاد با بالای او کار
نه بر بالای من کاری بیفتاد

جهان را چون دل من بر زمین زد
کنون از دست دلداری بیفتاد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:غزل شمارهٔ ۵۵
گوهر بعدی:غزل شمارهٔ ۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.